علل لجبازی و پرخاشگری در کودکان و طریقه ی مواجهه ی درست با آن
بیشتر ما یک بار هم که شده با لجبازی و پرخاشگری در کودکان مواجه شده ایم. شاید تا به حال آثار خجالت را در چهره ی مادری که کودکش در مهمانی،خیابان، اماکن عمومی یا… به این حالات دچار شده مشاهده کرده باشیم. این اتفاق در کودکان بسیار شایع است و روزانه والدین بسیاری با این مسئله دست و پنجه نرم می کنند. به راستی راهی برای جلوگیری از لجبازی و پرخاشگری در کودکان وجود دارد؟ چرا کودکان لجباز و پرخاشگر می شوند؟ با کودک لجباز و پرخاشگر چه کنیم؟ با ما همراه باشید تا جامع و گام به گام به جواب سوالاتمان برسیم.
تعریف پرخاشگری
پرخاشگری نزد نظریه پردازان روان شناسی به دو دسته تعریف می شود: برخی آن را، به انگیزه خشونت و برخی، تحقق خشونت معنا می کنند. در تعریف اول همین که فرد نیت ابراز خشونت و آسیب زدن را داشته باشد و طبق آن عملی انجام دهد پرخاشگر است؛ هر چند که آسیبی وارد نشود. و در تعریف دوم این که فرد چه نیتی دارد مهم نیست. اگر خواسته یا ناخواسته به شخص یا چیزی آسیب بزند پرخاشگر نامیده می شود. به نظر بسیاری تعریف اول صحیح تر است چون طبق تعریف دوم به فرض اگر ما غیر آگاهانه مثلا دستمان با چشم دیگری برخورد کند یا جسمی از دستمان رها شود و روی پای طرف مقابل بیفتد، پرخاشگر قلمداد می شویم. در حالیکه عقلا نمی توان نام این عمل را پرخاشگری گذاشت.
به نظر این تعریف ساده ی مناسبی درباره ی پرخاشگری می آید: پرخاشگری به مجموعه رفتارهای آسیب زایی گفته می شود که به قصد آزار و آسیب به کسی یا چیزی اعمال می گردد. در این تعریف این نکته که فرد قصد و نیت آسیب زدن و بروز خشونت را دارد بسیار حائز اهمیت می باشد.
لجبازی و پرخاشگری در کودکان انواع مختلفی دارد که یکی از آن ها خشونت بدنی است.
پرخاشگری خوب یا بد؟
علیرغم تصور خیلی از ما پرخاشگری یک ویژگی کاملا منفی نیست. انسان در زندگی اجتماعی خود در حیطه های مختلف نیازمند اینگونه رفتار هاست. مثلا وقتی عامل تهدید کننده ای بقا و داشته های انسان را تهدید می کند؛ فرد برای دفاع از خود باید خشونت ابراز کند. این خشونت دارای سطوح و ابزار های مختلفی است. اگر پرخاشگری در وجود ما نباشد انسان های خنثی ای می شویم که روحیه ی جنگندگی برای اهدافشان ندارند. از این حیث ها پرخاشگری نه تنها خوب و لازم است بلکه ضروری است.
رابطه ی لجبازی و پرخاشگری در کودکان
پرخاشگری یا مستقیما و از راه اعمال صریح خشونت مانند زد و خورد، شکستن و پرتاب کردن اجسام، زخمی کردن دیگران، استفاده از الفاظ ناشایست و تحقیر و توهین و… صورت می پذیرد و یا غیر مستقیم و زیرپوستی بدون ابراز خشونت واضح و از راه هایی مثل لجبازی، بدخلقی، بهانه گیری و… ابراز می گردد.
پس می توانیم بگوییم لجبازی نوعی از اعمال پرخاشگری غیر مستقیم در قبال دیگران مخصوصا والدین است و لجبازی و پرخاشگری در کودکان این طور به هم مرتبط می شوند.
لجبازی و پرخاشگری در کودکان با هم ارتباط دارند و به نوعی می توان گفت لجبازی ابراز غیر مستقیم پرخاشگری می باشد.
تاثیر لجبازی و پرخاشگری در کودکان و اطرافیان در صورت کنترل نشدن
شاید خیال کنیم کودک پرخاشگر فقط به دیگران آسیب می زند و خودش آسیبی نمی بیند در حالیکه این قبیل رفتارها زیان های بسیاری متوجه عاملان خود می کنند. لجبازی و پرخاشگری درکودکان هم آسیب های جسمانی و هم روانی ایجاد می کند. در موقعیت های لجبازی و پرخاشگری، بدن کودک با تغییراتی مثل: بالا رفتن فشار خون، منقبض شدن ماهیچه ها، مختل شدن کار دستگاه گوارش، تند شدن تنفس و کاهش یافتن ادراکات حسی. و روان او با : فشار روانی،پایین آمدن کارکرد مغز و… برای بروز خشونت آماده می شوند.
این تغییرات اگر به کرات و مداوم اتفاق بیفتند باعث بروز مشکلاتی در فرد می شوند. فرد لجباز و پرخاشگر درگیر اضطراب ها و نگرانی های دائمی می شود؛ پشیمانی و فشار عذاب وجدانی که پس از خشونت به سراغش می آید؛ شاید حتی باعث شود او خودش را پلید و بی ارزش و دوست نداشتنی تصور کند. همچنین ممکن است در کارکرد دستگاه گوارش هم اختلالاتی پدید بیاید.
علاوه بر تاثیرات مخربی که بر سلامتی فرد عامل ایجاد می شود؛ بسته به اینکه لجبازی و پرخاشگری در کودکان و خشونت ناشی از آن در چه حد و طیفی واقع شود سلامت و حتی بقای طرف مقابل نیز به خطر می افتد.
زمینه های شکل گیری لجبازی و پرخاشگری در کودکان
۱-وراثت و عوامل وراثتی
بسیاری از متخصصان و نظریه پردازان معتقدند روحیه ی پرخاشگرانه ی کودکان و گرایش آن ها به لجبازی کردن بر اثر عوامل وراثتی از قبیل ژن و… از طریق پدر و مادر به فرزند منتقل می شود. البته عموما به این قائل هستند که این انتقال وراثتی می تواند با عوامل محیطی و تربیتی مناسب، تحت کنترل و اختیار قرار بگیرد.
لجبازی و پرخاشگری در کودکان مثل بسیاری دیگر از ویژگی های کودک می تواند ریشه های موروثی داشته باشد.
۲-جغرافیا و عوامل محیطی
عوامل جغرافیایی مانند آب و هوا نیز در ایجاد و بروز برخی رفتار های انسان از جمله لجبازی و پرخاشگری در کودکان بی تاثیر نیستند. در طول تاریخ، شاهد تاثیر این عوامل بر روی انسان ها بوده ایم و حتی در کشور خودمان نیز در مناطق مختلف با آب و هوا های متفاوت روحیات گوناگونی ایجاد شده است. حتی این تاثیر، در تحلیل رفتار اقوام مختلف نیز به کار می آید.
۳-ناکامی
ناکامی در تعریف ساده عبارت است از: عدم دستیابی به هدف.
این که در زندگیمان به بسیاری از اهدافی که داریم دست پیدا نکنیم طبیعی است. ولی همین معقوله ی طبیعی حتی اگر برای ما آدم بزرگ ها پر تکرار شود و طریقه ی عبور از آن را بلد نباشیم؛ می تواند منجر به استرس، افسردگی و انفعال و سکون بشود. وقتی بین تلاشمان و نتیجه اش ارتباطی مشاهده نکنیم؛ وقتی هر چه بدویم و نفس نفس بزنیم به مقصد نرسیم؛ احساس درماندگی بر وجودمان سایه می اندازد و مستاصل می شویم. در کودکان به مراتب، ناکامی اضطراب آفرین تر است. کودکان هنوز دنیای محدودی دارند و با پستی بلندی ها و تجربه های شکست زیادی مواجه نشده اند برای همین کوچکترین ناکامی ها در چشمشان بزرگ می آید و میتواند روند زندگیشان را مختل کند.
۴-فشار روانی
اصولا کودکان نسبت به تغییراتی که روند زندگی روزمره و عادت هایشان را تحت تاثیر قرار دهد؛ آسیب پذیر هستند و دچار استرس می شوند. برای همین حتی در فرآیند هایی مثل گرفتن پوشک، جدا کردن اتاق خواب، تزریق واکسن ها و امور درمانی و… باید نهایت دقت توسط والدین صورت پذیرد. حذف کردن هرگونه فشار روانی یا استرس در زندگی تقریبا غیر ممکن است و حتی نامطلوب است ولی چیزی که در حوزه ی اختیارات ماست کنترل کردن آن فشار ها و حتی تبدیل کردنشان به فرصت ها و تجربیات تازه است. عوامل بروز این فشار های روانی که با کنترل نشدن می توانند منجر به لجبازی و پرخاشگری در کودکان شوند متعدد هستند از جمله: رفتار نادرست والدین، فقر اقتصادی، نداشتن تفریح کافی، مشاجرات و دعواهای کلامی یا بدنی میان اعضای خانواده و…
خواه ناخواه در زندگی، دچار بسیاری از فشار های روانی می شویم نکته ی حائز اهمیت، یاد گرفتن و یاد دادن طریقه ی درست مواجهه و از سرگذراندن موفقیت آمیز آنهاست.
یکی از فشار های روانی که می تواند لجبازی و پرخاشگری در کودکان را تشدید کند مشاجرات و چند دستگی های اعضای خانواده مخصوصا پدر و مادر است.
۵-تشویق یا تنبیه نا به جا
فرزندان ما تصوری از خوب و بد ندارند؛ تا وقتی که بتوانند تفکر مستقلی پیدا کنند؛ کاملا از ما الگو می گیرند؛ و با توجه به بازخوردی که ما از رفتارشان نشان می دهیم کم کم در ذهنشان رفتار ها را به خوب و بد تقسیم می کنند.
مثلا آزمایشی را تصور کنید که در موقعیت یکسان دو کودک لیوانی را از میز روبروی خود برداشته و رها می کنند. هنگامی که لیوان می افتد و می شکند والد های این دو کودک رفتار متفاوتی دارند. والد کودک اول از جا می پرد و داد و قال کرده، اظهار ناراحتی میکند. والد کودک دوم طبق برنامه ای از پیش تعیین شده می خندد و فرزندش را تشویق می کند! به نظر شما هر کدام از کودکان چه برداشتی از عمل شکستن لیوان پیدا می کنند؟ درست متوجه شدید کودک اول این کار را به عنوان کاری نادرست و دومی به عنوان کاری درست و تشویق برانگیز در ذهنش طبقه بندی می کند. این آزمایش نقش موثر تشویق ها و تنبیه های ما را بر ذهن کودکان نشان می دهد. تشویق و تنبیه هر دو همواره باید متناسب و هماهنگ با عمل کودک و بدون افراط و تفریط اعمال شوند. همان طور که تنبیه غیر منصفانه به جسم و روان کودک زیان می رساند؛ تشویق زیاد از حد و بی جا، کودک را شرطی کرده و حتی قدرت تمایز فعل درست و غلط را از او می گیرد.
در عین حال ما نباید رفتار های کودک را به شخصیتش تعمیم بدهیم این باید در جملات ما نیز نهادینه شود. یعنی به جای اینکه بگوییم:(( تو بچه ی بدی هستی!)) باید بگوییم:((کار بدی مرتکب شدی.)) اگر رفتار های غلط را به ذات کودک متصل کنیم باعث می شود خیال کند غیر قابل تغییر و دوست نداشتنی است و از خودش بدش بیاید؛ یا در انجام رفتار غلط پافشاری کند. و همچنین اگر بعد از انجام کار درست به جای اینکه بگوییم:((کار خوبی مرتکب شدی.))بگوییم:((تو کودک خوبی هستی.)) در ذهن فرزندمان این به نظر می رسد که برای اینکه توجه ما را داشته باشد باید فلان کار ها را انجام دهد و بی خطا باشد بعضا برای فرار کردن از این باری که بر دوشش احساس می کند همان لحظه مثال نقضی به ما نشان می دهد که توقعمان از او بالا نرود.
تنبیه نا به جا و نسبت دادن رفتار های بد به شخصیت فرزندانمان میتواند
لجبازی و پرخاشگری در کودکان را ایجاد و تشدید کند.
۶-عوامل فرهنگی و رسانه
حتی بیشتر از اینکه مواظب خوراک جسمی فرزندمان هستیم باید حواسمان به خوراک روحی و روانی اش باشد. همان طور که زمانی صرف یادگیری غذاهایی که در هر سنی برای کودکمان مفید است؛ می کنیم و این مسئله برایمان اهمیت دارد؛ باید بیاموزیم در هر سنی چه خوراکی برای روح و روان فرزندمان مناسب است و چه خوراکی نامناسب. متاسفانه درروزگار فعلی آن قدری که رسانه شکوفا شده و رشد کرده فرهنگ مصرف از آن در افراد نهادینه نشده. محتواهای صوتی و تصویری که فرزندمان می بیند و می شنود باید تحت تسلط و کنترل خودمان باشد. حال بسته به سن کودک؛ در تماشا یا شنیدن این موارد به او حق انتخاب و آزادی می دهیم ولی همین حق انتخاب؛ از بین مواردی است که خودمان قبلا آنالیزشان کرده ایم. در خصوص پرخاشگری و لجبازی نیز نقش عوامل فرهنگی و رسانه ای بسیار شایان توجه است. بازی های رایانه ای، انیمیشن ها، فیلم ها، موسیقی ها و… ای که در آن ها خشونت ترویج شده و عادی انگاری می شود می تواند تولید کننده یا افزاینده ی لجبازی و پرخاشگری در کودکان باشد. علاوه بر این، روی جسم و روان کودکمان نیز تاثیرات مخرب زیادی می گذارد مثلا در مواردی شب ادراری، بی قراری در هنگام خواب و دیدن کابوس، اضطراب و نگرانی و… چیزهایی است که این عدم کنترل برایمان به ارمغان می آورد.
کارتون تام و جری یکی از انیمیشن هایی است که دارای صحنه های
خشونت آمیز می باشد. خشونت در محصولات فرهنگی می تواند عامل
تشدید لجبازی و پرخاشگری در کودکان بشود.
باید های کنترل لجبازی و پرخاشگری در کودکان
۱-آرام کردن و تغییر شرایط
در گام اول باید روش هایی را که می دانیم در این موقعیت بر آرامش کودک و آرام کردن شرایط پرتنش موثر است به کار ببندیم. این روش ها در هر کودکی به فراخور علایق، سبک شخصیتی، سن و ظرفیت عقلی تفاوت هایی پیدا می کند. این نکته را بدانیم که تا وقتی شرایط آرام نشود و جسم و روان فرزندمان به روال طبیعی خود بازنگردد تلاش ما برای گفت و گو و منصرف کردن کودک بی فایده است. پس باید فضا را تغییر بدهیم؛ گاهی این تغییر جو با وارد شدن به سرزمین مسخره بازی و پرت کردن حواس فرد از عامل تنش زا ایجاد می شود؛ گاهی با جدیت توام با احترام (درصورتیکه پیش از این با استفاده از آن در موقعیت های غیر ضرور برای کودک عادی نشده باشد.)؛ گاهی با دعوت به نوشیدن یک لیوان آب خنک یا دیگر راه هایی که با استفاده از درک و حس مادرانه یا پدرانه مان در آن موقعیت به کمکمان می آیند.
۲-همدلی
نکته ی مهم و راهکار اساسی برای برون رفت کارآمد از این قبیل موارد، همراهی و همدلی والد با فرزند است. اینکه کودک احساس نکند بار این فشار ها را باید به تنهایی به دوش بکشد. مطمئن باشد آغوش های باز و گوش های شنوایی همیشه آماده ی ابراز محبت و شنیدن بدون قضاوت و تمسخر او و درونیاتش هستند. قرار نیست این همدلی منجر به کوتاه آمدن ما از اصولمان بشود؛ قرار است به دلبندمان منتقل کنیم که احساساتش برای ما مهم است و می تواند ناراحتی ها و خواسته هایش را بدون واهمه به ما منتقل کرده و با گفت و گو به جوابی همدلانه برسد. این پاسخ لزوما جواب مثبت نیست بلکه ممکن است پاسخی منفی ولی محترمانه و مستدل باشد.
نکته ی مهم در همدلی کردن با کودک این است که متاسفانه یا خوشبختانه کودکان تفاوت بین نقش بازی کردن و واقعیت را خوب می فهمند. پس باید ابرازاتمان عمیق و قلبی باشند.
برای فروکش کردن لجبازی و پرخاشگری در کودکان همدلی اثربخشی بالایی دارد.
نباید های کنترل لجبازی و پرخاشگری در کودکان
۱-معلم بازی!
وقتی کودک در حالت تهاجمی و خشم قرار گرفته و در موضع لجبازی و پرخاشگری است از لحاظ جسمی و روانی در حالت منحصر به فردی قرار دارد. او متوجه رفتارهای خود نیست و درمورد عواقبش نیز فکر نمی کند. اصولا وقتی فرد در حالت فشار روانی قرار می گیرد؛ عملکرد مغزش بسیار افت می کند و در آن لحظه به دنبال اینکه کدام رفتار درست است و کدام غلط نمی گردد. پس اینکه در آن موقعیت درباره ی باید و نباید های رفتاری اش به او تذکر بدهیم یا مقابله به مثل کنیم فقط آتش خشمش تندتر می شود و فایده ای ندارد.(نکته: مقابله به مثل و معلم بازی باجدیت کاملا متفاوت است.)
۲-تسلیم شدن
منظور از همدلی کردن با کودک، همراهی با او در رفتار ناشایست نیست. والدین در بسیاری از مواقع تحت تاثیر قواعد نانوشته ی اجتماع مجبور به رفتار های غیراختیاری می شوند. مثلا: وقتی کودک در مرکز خریدی با پرخاشگری و لجبازی وسیله ای غیر مفید را طلب می کند بسیاری از اوقات والد از ترس قضاوت شدن توسط دیگران به خواسته ی کودکش تن می دهد. و خب اتفاقا همین تسلیم شدن، خود علت بروز رفتار های پرخاشگرانه ی بعدی می شود. چرا؟ چون کودک هوشمند ما دریافت می کند در اماکن عمومی با استفاده از خشونت و داد و قال می تواند به اهدافش برسد و خواسته اش را تامین کند.
اگر ما در برابر خواسته های نامعقول فرزندانمان به خاطر پرخاش و خشونتی که اعمال می کند کوتاه بیاییم
خود عامل شکل گیری مجدد لجبازی و پرخاشگری در کودکان می شود.
در نهایت نکته ای که نباید هیچ وقت فراموش کنیم این است که تربیت به آن شکلی که در رسانه ها و دیگر محیط های اجتماعی درباره اش اغراق می کنند؛ هزینه بردار و مشکل نیست. برای داشتن فرزندان درست کردار، برای کنترل لجبازی و پرخاشگری درکودکان تنها کاری که ما باید بکنیم اصلاح کردن و تربیت خودمان و سپردن و توکل به خداست. همه ی ما انسانیم و ممکن الخطا. اینکه با انجام هر خطا عذاب وجدان بگیریم و خیال کنیم والد مناسبی نیستیم فقط اعتماد به نفس ما را از روابط بهتر بعدی با دلبندانمان نیست و نابود می کند. پس در کنار دقت نظر و عمل، به خودمان و روحیه و احساسات مادرانه، پدرانه مان اطمینان کنیم و اگر رفتار نادرستی انجام دادیم که روابط میان ما و فرزندمان را خدشه دار کرد به جای سرزنش و تخریب خودمان در اولین فرصت در صدد ترمیم روابط برآییم.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
آسیب فضای مجازی در تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان
708 بازدید
-
چه زمانی مسواک زدن کودک را شروع کنیم؟
1.37k بازدید
-
همه چیز درباره ی سوراخ کردن گوش کودک و مسائل مربوط به آن
664 بازدید
-
فرزند پروری بعد از طلاق و جدایی باید چگونه باشد؟
360 بازدید
-
بهترین سن یادگیری زبان دوم چه زمانی است؟
1.15k بازدید
-
آموزش نقاط خصوصی بدن به کودکان باید چگونه انجام گیرد؟
14.87k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید